از گریختن نعمتها بترسید که هر گریخته‏اى باز نخواهد گردید . [نهج البلاغه]
سایت خدماتی و هنری نایت اسکینابزار های وبلاگ نویسینمایشگر تاریخ به صورت فارسی
کل بازدیدها:----116455---
بازدید امروز: ----10-----
بازدید دیروز: ----46-----
هزاره

 
نویسنده: علی
چهارشنبه 88/11/7 ساعت 12:1 صبح

پلیس در نقاط مختلف دنیا

 

امریکا: شما خلاف می کنید..پلیس شما را دستگیر میکند.احیاناً آن وسط مقادیری مشت و لگد توسط افسر پلیس دریافت میدارید. یک نفر از این صحنه فیلم میگیرید و در اینترنت پخش می کند. صحنه ضرب و شتم شما از 222 کانال خبری و سیاسی پخش می شود. پلیس رسوا می شود.پلیس از مردم امریکا عذرخواهی می کند.پلیس 15 میلیون دلار به شما غرامت می دهد.شما نیز به خاطر جرمی که مرتکب شده اید مجازات می شوید.

 

ایتالیا: شما خلاف می کنید. پلیس شما را دستگیر می کند. شما به پلیس رشوه می دهید. شما آزاد می شوید!

 

فرانسه:شما خلاف می کنید اما پلیس شما را دستگیر نمی کند چون فعلاً به خاطر حقوق پایینش در حال اعتصاب است.

 

انگلیس:شما خلاف می کنید و پلیس یک مسلمان سیاه پوست عرب را به جای شما دستگیر می کند.

 

آلمان:شما خلاف می کنید و سگ های پلیس ردتان را پیدا می کنند و شما را دستگیر می کنند.

 

سوئیس: شما خلاف نمی کنید .پس نیازی به حضور پلیس نیست.

 

عراق:شما خلاف می کنید.پلیس شما را دستگیر می کند.در حین دستگیر شدن بمبی که در جورابتان جا سازی کرده اید منفجر می کنید و به همراه پلیس می میرید.

 

چین:شما خلاف می کنید.شما اعدام می شوید!

 

امارات:شما حال و حوصله خلاف ندارید و به جایش با همراهی پلیس، از کشور های همجوار دختر وارد می کنید!

 

هندوستان:شما خلاف می کنید.پلیس شما را دستگیر می کند و شما عاشق دختر رییس پلیس می شوید و توسط اون دختر از زندان فرار می کنید و در حالیکه دو تایی آواز میخوانید و دور درخت می چرخید و روسری دورگردن معشوقه تان می پیچید و هی دستش را می گیرید و می کشید و ول میکنید به دوردست ها فرار می کنید.

 

هلند: از آنجا که همه کار های خلاف در این کشور خلاف محسوب نمی شوند بنابراین شما خواهر و مادر تان را هم که به یکدیگر پیوند بزنید باز هم خلاف محسوب نمی شود و پلیس دستگیرتان نمی کند!

 

روسیه:شما خلاف می کنید اما قبل از آنکه توسط پلیس دستگیر شوید توسط گروه های رقیب کشته می شوید.

 



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    شنبه 88/11/3 ساعت 11:9 عصر

    کسانى که خطى نامرتب دارند
    احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستندو به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آن ها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند

    کسانى دست خط مرتب و خوانایى داشته باشند
    مى توان این طور برداشت کرد که آن ها خودشان را بسیار کنترل مى کنند و دوست ندارند به راحتى شخصیت خود را لو بدهند. حتى گاهى اوقات برایشان مشکل است که احساساتشان را بروز دهند و آن را سرکوب مى کنند.

    کسى که خیلى پررنگ مى نویسد و قلم را زیاد فشار مى دهد
    احتمالاً علاقه زیادى به مخالفت کردن با دیگران دارد؛ چرا که احساس قدرت واعتماد به نفس زیادى مى کند و دوست دارد روى دیگران اعمال نفوذ کند و به همین خاطر شخصیت افراد را درست درک نمى کند.

    کسانى که خیلى کمرنگ مى نویسند
    احتمال این که فردى حساس و دلسوز باشند بسیار زیاداست و موقعیت دیگران را حتى بیشتر از خودشان درک مى کنند و این امکان نیز وجود دارد که قادر به اثبات حرف خودشان نباشند و خیلى راحت ضربه مى خورند و وقتى دیگران از آن ها انتقاد مى کنند خیلى سریع از موضع خودشان عقب نشینى مى کنند.

    کسانی که خیلى کند و آهسته مى نویسند
    به سرعت قادر به نشان دادن عکس العمل نیست؛ این افراد احتمالاً به زمان بیشترى براى ابراز عقیده خود نیاز دارند. افرادى که آهسته مى نویسند از نظر خلق و خو اغلب اشخاصى ملاحظه کار و محتاط هستند و در نتیجه به زمان بیشترى براى فکر کردن و فهمیدن نیاز دارند و در ابراز احساساتشان هم کند هستند و اغلب دوست دارند هیچ تصمیمى نگیرند تا این که یک تصمیم غلط بگیرند.

    کسانی که دست خط تند و شتابزده اى دارند
    احتمالاً افرادى کم حوصله هستند و از اتلاف وقت خسته مى شوند و از نظر خلق و خو بسیار لحظه اى هستند. سریع درک مى کنند و در نشان دادن رفتار و احساساتشان چندان پایدار نیستند و اغلب به دلیل شتابزدگى در تصمیم گیرى دچار لغزش و خطا شده و از این که در آرامش به حرف هاى دوستانشان گوش کنند خسته مى شوند.

    کسانی که دست خط ساده اى دارند و خیلى ابتدایى مى نویسند
    در روابط با دیگران ترجیحاً واقع گرا و با تدبیر هستید و نمى توانید قبول کنید که گاهى باید با دیگران کنار بیایید و به آن ها توجه کنید و همچنین اطرافیان به ندرت از آن چه درون شما مى گذرد آگاهى پیدا مى کنند.

    کسانی که دست خطى زیبا و پررنگ و لعابى دارند
    این امکان وجود دارد که گاهى به شدت رسمى برخورد کرده و خیلى مفصل و با علاقه درباره مسایل دلخواهتان حرف بزنند و این احتمال نیز وجود دارد که درخواسته ها و تمایلاتتان پرتوقع و رویایى باشند.

    اگر شما خود را داراى دست خط ریزى مى بینید و بسیار کوچک مى نویسید
    احتمالاً شما توانایى هاى خود را دست کم مى گیرید و خودتان را از آن چه واقعاً هستید کمتر ارزیابى مى کنید و ممکن است گاهى تنگ نظر و خرده گیر باشید.

    اما اگر درشت مى نویسید
    این احتمال وجود دارد که خودتان را زیادى بزرگ و مهم جلوه داده و گاهى بسیار با اعتماد به نفس و از موضع قدرت رفتار مى کنید.

    اگر کسى دست خط شکسته اى دارد و حروف را زوایه دار و شکسته مى نویسد
    فردى بسیار با اراده مى باشد و در کارهایش حد وسط را قبول ندارد و به همین علت اهل سازش و مصالحه نیست و اغلب به همین خاطر که وسط را دوست ندارد از دیگران خسته مى شود و تصمیمى نمى گیرد چون دوست ندارد راه اشتباه را انتخاب کند.

    اگر فردى دست خط ملایم و کشیده اى دارد
    آدمى چند بعدى است و مى تواند مشکلاتش را از زوایاى مختلف بررسى و درک کند. برایش تنوع مهم است و گاهى احساس مى کند استعدادهاى زیادى دارد و نمى تواند هیچ کدامشان را به درستى شکوفا کند. ممکن است فردى زود رنج باشد و به ندرت علیه برداشت ها و انتقادات دیگران از خود دفاع کند.

    اگر کلمات را در هم و فشرده مى نویسید
    احتمالاً شما فرد راحتى نیستید و در جمع خودتان را کنارى مى کشید و مى خواهید کنترل خود را از دست ندهید. از برقرارى رابطه با دیگران خوشتان نمى آید و گاهى دوست ندارید خود را فردى خوش فکر نشان بدهید. اغلب بعد از دیگران ابراز عقیده مى کنید و عقیده خود را مى گویید واین به این علت است که قدرى محتاط هستید.

    کسى که کلمات را با فاصله و باز باز مى نویسد
    خیلى راحت با دیگران رابطه برقرار کرده و خیلى ساده و بى تکلف و مستقیماً به دیگران نزدیک مى شود. گاهى به راحتى از کوره درمى رود و با این کار ممکن است به حریم شخصى دیگران تجاوز کند و این به این علت است که او ارزشى به خوددارى کردن و کنترل خود نمى دهد، اما انسانى کوشا و باطراوت است که سریع تصمیم گرفته و با کارهاى خود به دیگران خدمت مى کند



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    چهارشنبه 88/10/30 ساعت 11:47 عصر


    روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره  ، اونم بزحمت .

    استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "

    شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "   

    پیرهندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه  .  رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا  نمکها  رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه .  شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .

    استاد اینبارهم از او مزه  آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : " کاملا معمولی بود . "

    پیرهندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه  و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ،  میتونه بار اون همه رنج و اندوه  رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب . "

     

    * * *

    طول زندگی خیلی کوتاهتر از عمقش


  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    شنبه 88/10/26 ساعت 10:57 عصر

    قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حظورش بی خبر.
    قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد
    همان که گاهی می شکند
    گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
    گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
    و گاهی هم از دست می رود...

    با این دل است که عاشق می شویم
    با این دل است که دعا می کنیم
    با همین دل است که نفرین می کنیم
    و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم...


    اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم.
    این قلب اما در سینه جا نمی شود
    و به جای اینکه بتپد.....می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
    این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد
    سیاه و سنگ هم نمی شود
    از دست هم نمی رود


    زلال است و جاری
    مثل رود و نسیم
    و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
    بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد

    این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند
    وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد
    وقتی تو می رنجی او می بخشد...

    این قلب کار خودش را می کند
    نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت
    نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی


    و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
    به خاطر قلب دیگرشان
    به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    نویسنده: علی
    سه شنبه 88/10/15 ساعت 11:59 عصر

    در روابط بین عاشق و معشوق همواره رسم بر این بوده که همه عشاق حتی آن ها که دلشان به کوچکی دل یک گنجشک بود و از عشق فقط عاشق شدن را بلد بودند، معشوق را فقط و فقط برای خود می خواسته اند.

    همه معشوق را و نیز تمام دل او را؛ تصور این که در دل معشوق به قدر سر سوزنی جا برای کس دیگری باشد برای عاشق پذیرفتنی نیست.

    فاصله و شکاف بین عشق و نفرت هم انگار از همین نقطه آغاز می شود.کافی است کسی که دوستش می داری و عاشقش هستی ذره ای از دلش را پیش کس دیگری جا گذاشته باشد. و این به معنای شروع دوری و نفرت در عالم انسانی خواهد بود.

    بلکه در عوالم دیگر هم گنجشکی ناز همسر می کشید و هر چه از ابراز عشق و عاطفه بلد بود به کار می بست، گنجشک خانم بیشتر از او دور می شد. کار تا آنجا پیش رفت که گنجشک عاشق وعده حمل کاخ سلیمان را با نوکش و انداختن آن در میان دریا به همسرش داد.

    و حضرت سلیمان شاهد این ناز و عشوه بود. سلیمان از گنجشک علت دوری اش را پرسید و این که چرا از عاشقش دوری می کند! گنجشک خانم گفت: اى پیامبر خدا! او عاشق من نیست و  صرفاً ادّعاى عاشقی مى کند، چون غیر از من دیگرى را هم دوست دارد.

    این واقعه گذشت و چهل روز حضرت سلیمان را ندیدند. در این مدت متاثر و گریان بود و عاجزانه از خداوند تقاضا می کرد که دلش را پر از مهر خود کند و مهر دیگران را از دلش بیرون نماید.

     

    Never stop smiling
    No matter how strange life is
    Life is not always the party we expected to be
    But as long as we are here, we should smile and be grateful



  • کلمات کلیدی :
  •     نظرات دیگران ( )
    <   <<   16   17   18   19   20   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • گاه می رویـم تا برسیـم‎ ...
    [عناوین آرشیوشده]